هوش تجاری چیست؟

هوش تجاری چیست

ین یادداشت مجموعه‌ای است از تعاریف ارائه شده توسط متخصصان صنعت و پاسخ‌هایی است به سؤالاتی که ممکن است برایتان ایجاد شود. سوال اصلی این است که “هوش تجاری چیست؟”

معنی هوش تجاری

صنعت هوش تجاری یک فضای به سرعت در حال تکامل است که هیچ علائم واضحی مبنی بر کند شدن آن دیده نمی‌شود. چیستی و تعریف حیطه مهمی مثل هوش تجاری یا همان BI برای بسیاری از افراد در معرض سردرگمی است و بسیاری از آن ها نمی‌دانند چگونه به کار کسب و کارشان می‌آید. در راستای کمک کردن به شما برای درک این حیطه، معانی آن را از سراسر وب جمع‌آوری کرده و با شما به اشتراک می‌گذاریم.

هوش تجاری چیست

تعاریف هوش تجاری

اجازه دهید با بالاترین نتیجه حاصل از گوگل شروع کنیم.
ویکیپدیا: هوش تجاری، دسته‌ای از تئوری‌ها، متدها، فرآیندها، سبک معماری و تکنولوژی‌هایی است که داده‌های خام را به اطلاعات مفید و حائز اهمیت برای اهداف تجاری تبدیل می‌کنند.
هوش تجاری کمک می کند که با مدیریت مقادیر زیادی از اطلاعات، فرصت های جدیدی را شناسایی کرده و توسعه داد. استفاده از شانس‌های جدید و اتخاذ یک راهبرد کارساز می‌تواند یک برتری رقابتی در بازار و پایداری بلند مدتی را برای شما فراهم کند.

هانس پیتر لوهن

پژوهشگر شرکت IBM، هانس پیتر لوهن، اعتبار خود را مرهون ابداع اصطلاح هوش تجاری طی یک مقاله در سال 1958 است. او از هوش تجاری به عنوان “توانایی درک روابط بین اطلاعات موجود، به منظور راهنمایی اقدامات لازم در جهت رسیدن به هدف” یاد کرده است.

هانس پیتر لوهن - هوش تجاری چیست؟

هاوارد درِسنر

بر مبنای این ایده هاوارد درِسنر (تحلیل گر گارتنر) در سال 1989 هوش تجاری را به عنوان یک اصطلاح چتری برای توصیفِ “ایده‌ها و متدهایی که با کمک سیستم های پشتیبانی بر مبنای اطلاعات، تصمیمات تجاری را بهبود می‌بخشد” بکار برد.

هاوارد درسنر - هوش تجاری چیست؟

فورستر

فورستر این ایده را معانی وسیع‌تری، بهبود بخشید: “هوش تجاری، مجموعه‌ای از متدولوژی ها، فرآیندها، پلتفرم‌ها، برنامه ها، معماری‌ها و تکنولوژی‌هایی است که داده‌های خام را به اطلاعات مفید و بامعنیِ قابل استفاده برای اتخاذ یک بینش کارآمدتر، استراتژیک‌تر، تاکتیکی‌تر و عملیاتی‌تر تبدیل می‌کنند”.

وِین اِکِرسون

اکرسون از این ایده ساده‌تر استفاده می‌کرد. “BI از دو دسته کاملاً متضاد تشکیل شده است: از بالا به پایین؛ گزارش دهی بر مبنای متریک ها و ارائه داشبورد های اطلاعاتی برای پایش نقاط کلیدی که از آن ها آگاه هستید. از پایین به بالا؛ آنالیزِ اد هاک، برای پاسخ به سؤالات پیشبینی نشده.

وین اکرسون - هوش تجاری چیست؟

بی‌ آی نتورک

بی آی نتورک مقاله ای از لَری انگلیش را به‌ چاپ رساند که در آن او بر این نکته که BI نیازمند کیفیت اطلاعات است تأکید کرده بود. انگلیش در نظر داشت تا این معنی را برای هوش تجاری پیشنهاد کند: “توانایی یک سرمایه‌گذار برای عملکرد موثر در استفاده از منابع اطلاعاتی و انسانی می باشد”.

بلاگ تول‌باکس

وبلاگ تول‌باکس سؤال را برای کاربران حرفه‎ای لینکداین مطرح کرده و پاسخ‌های جالب و دیدگاه‌های جذابی دریافت کرده است. من فکر می‌کنم پاسخ بیل کاسترو پتانسیل هوش تجاریِ اجرایی را توضیح می‌دهد. او بیان می‌کند که BI رساندن اطلاعات درست، در زمانی درست به افرادی درست است.

نرم‌افزار هوش تجاری چیست؟

نرم‌افزار هوش تجاری، ابزارهایی هستند که امکان ایجاد ارزش از داده‌های عظیم را فراهم می‌کنند. مثال‌هایی از تکنولوژی‌های هوش تجاری: انباره داده، داشبورد، گزارش‌های اد هاک، ابزارهای کشف اطلاعات و سرویس‌ داده‌های ابری هستند.

ابزارهای هوش تجاری، برای اندازه‌گیری شاخص‌های کلیدی عملکرد و متریک های تمام سطوح یک سازمان، حیاتی هستند. ابزارهای BI به شرکت اجازه می‌دهند تا هم داده های تاریخی و هم داده های فعلی را ببینند که این امکان بهتری به آن ها برای تصمیم‌گیری یا پیشبینی را می‌دهد.

از هوش تجاری چگونه استفاده می‌شود؟

هوش تجاری همان تأثیر مثبتی که بر عملکرد، پروژه‌ها و تصمیمات دارد، بر نیروی انسانی سازمان‌ها نیز دارد. هوش تجاری برای تبدیل داده‌های خام به اطلاعات قابل استفاده برای رهبری، مدیریت، ساماندهی و تصمیم گیری، مورد استفاده قرار می‌گیرد. برخی از روش‌هایی که سازمان‌ها برای بهره‌مندی از BI  فراگرفته‌اند بدین شرح است:

  • بررسی و تحلیل رفتار مشتریان، الگوهای خرید و ترندهای فروش
  • اندازه‌گیری، دنبال کردن و پیشبینی فروش‌ها و عملکرد مالی
  • بودجه‌بندی و برنامه‌ریزی اقتصادی
  • دنبال کردن عملکرد کمپین‌های فروش و بازاریابی
  • بهینه‌سازی فرآیندها و عملکردهای عملیاتی
  • بهبود تأثیر زنجیره‌های تحویل و تجهیز
  • آنالیز وب و تجارت الکترونیک
  • مدیریت رابطه مشتریان
  • آنالیز و بررسی ریسک
  • تحلیل و آنالیز استراتژیک ارزشی

مزایای سازمانیِ اجرای برنامه‌های هوش تجاری

  • جواب‌های سریع به مشکلات تجاری حیاتی
  • انطباق فعالیت‌ها با استراتژی
  • کاهش زمان وارد کردن داده و بکار بری آن‌ها
  • تعمیق نگرش‌های لحظه‌ای در مشتریان
  • محک داده‌ها در برابر رقابت‌ها و سوابق جهت بهبود مداوم
  • شناسایی و تحلیل حوزه‌ها در راستای کاهش هزینه‌ها و تخصیص بودجه‌ها
  • تقویت تولید داخلی سازمان با صرف زمان بر آنچه که مهم است.
هوش تجاری چیست

چگونه باید زمان بهره‌گیری از هوش تجاری برای کسب‌وکار خود را دریابیم؟

همه سازمان‌ها از هوش تجاری سود می‌برند، اما اینجا تعدادی از شاخص‌هایی که با دیدن آن‌ها می‌توانید در این باره تصمیم بگیرید وجود دارد:

  • نیاز به ادغام داده‌های حاصل از چند کار تجاری یا منبع
  • فقدان نگرش شفاف نسبت به عملیات‌ها، رخدادها، اخبار، وضع اقتصادی و سایر حوزه‌های شرکت
  • نیاز به دسترسی به داده‌های تجاری با سرعت و تأثیر بالا
  • افزایش حجم نیاز کاربران و دسترسی به اطلاعات
  • رشد سریع شرکت یا یک ادغام/انفصال متأخر
  • معرفی محصولات جدید
  • ترفیع‌های درون محیط اطلاعات(IT)

چرا به هوش تجاری نیاز دارم؟

تری گینلی: هوش تجاری به معنی تقویت افراد به همان میزان کسب‌وکارتان است. شرکت‌ها فهمیده‌اند که دادن دسترسی داده‌های تحلیلی و عملیاتی به کارمندان، بهره‌وری کاری کارمندان و شانس دستیابی به اهداف شرکت را افزایش می‌دهد. هوش تجاری، امکان بیان دیتا استوری‌ها، کار کردن سریع‌تر، هوشمندانه‌تر و دستیابی به یک محیط کاری باز و شفاف را به اعضای تیم کاری شما می‌دهد. این همان رفتن به سطح بالاتر است.

چه نوع کسب‌کارهایی از BIاستفاده می‌کنند؟

همه کسب‌وکارها از هوش تجاری استفاده می‌کنند! هوش تجاری برای کسب‌وکارهایی در تمام ابعاد و صنایع کوچک تا بزرگ، غذایی تا نرم‌افزاری مفید است. این یک امر جهانی است. در صنعت خرده فرمشی، وال‌مارت از مقادیر عظیمی داده و تحلیل‌های طبقه‌بندی شده برای تسلط بر صنایع استفاده می‌کند. در صنعت هتل و گردشگری، شرکت Harrah’s مبانی رقابت در بازی را از ساختن مگا-کازینوها به تحلیل‌هایی حول وفاداری مشتری و خدمات تغییر داده است. آمازون و یاهو فقط سایت‌های تجارت الکترونیک نیستند. آن‌ها بشدت تحلیلی بوده و یک الگوی آزمایش و یادگیری برای دستیابی به تغییرات تجاری را دنبال می‌کنند. کاپیتان‌وان بیش از سی‌هزار آزمایش در سال برای شناسایی مشتریان پسندیده و پیشنهادات قیمت کارت اعتباری برگزار می‌کند.

تفاوت هوش تجاری و هوش رقابتی چیست؟

در مقاله قبل بخش اول تعاریف هوش تجاری را مرور کردیم. در ادامه بخش دوم یا بخش پایانی تعاریف هوش تجاری را بررسی می کنیم.
تعدادی راه برای دیدن اختلاف بین هوش تجاری و هوش رقابتی وجود دارد.
هوش رقابتی به معنی فرآیند جمع‌آوری و تحلیل هوش در مورد فضای خارجی یک کسب‌وکار است،
مثل دورنمای بازار برای یک صنعت خاص یا رقبای یک کسب‌وکار.

تضاد هوش تجاری با هوش رقابتی آن جایی قابل فهم است که BI به معنی نگرش‌های درونی یک کسب‌وکار یا همان چیزیست که شرکت در حال انجام آن باشد است.
هوش تجاری و هوش رقابتی ممکن است از نظر تکنیکی معانی متفاوتی داشته باشند، هرچند هر دو دارای ارتباط نزدیکی بوده و باید باهم عمل کنند تا بتوانند اهداف معین کسب‌وکار را ممکن سازند.
برخی هوش رقابتی را یک زیرمجموعه از BI می‌دانند چون اطلاعات جمع‌آوری شده از فرآیندهای هوش رقابتی به داده‌های ایجاد شده از هوش تجاری بها می‌بخشند.

دقت به این نکته بسیار مهم است که بسیاری از ابزار هوش تجاری، کارکردی در هوش رقابتی دارند. برای مثال، داشبوردها می‌توانند برای پیگیری رقبا در راستای شناخت فرصت‌ها در حیطه‌هایی مثل کلیدواژه‌ها و محتوای شبکه‌های اجتماعی، مورد استفاده قرار گیرند.

تفاوت بین هوش تجاری و تحلیل‌های تجاری چیست؟

نقطه نظرهای متفاوتی در مبحث تفاوت هوش تجاری و تحلیل‌های تجاری وجود دارد. در اولین برداشت هر دو اساساً یکسان بوده و تحلیل تجاری قلب هوش تجاری است. بسیاری معتقدند که تحلیل‌های تجاری مثل BI داده ها را جمع‌آوری و تحلیل می‌کند، تحلیل‌های پیشگویانه را بکار می‌گیرد و یک گزارش نموداری برای کمک به یافتن بهترین حوزه‌های بهبود کسب‌وکار، فرصت‌ها و نقاط قوت، تهیه می کند. این نقطه نظر بیان می‌کند که تفاوت کلیدی تحلیل تجاری در این است که راه‌حل‌های آن برمبنای استفاده از تحلیل‌های پیشگویانه برای حل مسائل، پیش از وقوع آن‌هاست. در حالی که BI سازمان‌ها را قادر به پیگیری لحظه‌ای برای شناخت مسائل و فرصت‌های موجود خواهد کرد. ممکن است راه‌حل‌های هوش تجاری برای سازمان‌هایی که از مدل کسب‌وکار خود راضی هستند و اساساً خواهان بهبود عملکردها و بهینه‌سازی هستند مناسب‌تر باشند.

هوش تجاری فراگیر چیست؟

حیطه‌ای است که امروزه توجهات زیادی را به سمت خود جذب کرده است. اما BI فراگیر چیست و چرا اهمیت دارد؟

این اصطلاح به سازمان‌هایی اطلاق می‌شود که اکثریت کارکنان آن‌ها در برنامه هوش تجاری فراگیر درگیر هستند. این امر می‌تواند اشکال مختلفی داشته باشد. مانند وارد کردن مدیران میانی در شکل دهی به اهداف واقعی و مفید، یا اعطای امکان دسترسی کارمندان به داشبوردهای اجرایی. تعیین اینکه برنامه هوش تجاری یک سازمان، فراگیر است یا نه کار مشکلی است.

چه دانشی، دانش صحیح است؟

هدف هوش تجاری فراگیر فراهم کردن دسترسی آسان به داده‌های خام نیست. بلکه شریک کردن کارمندان در شکل دهی و رسیدن به اهداف کسب‌وکار می باشد. به طور مثال یک مرکز تماس را در نظر بگیرید که همواره سطح خدمات خود را بررسی می کند. برای به نهایت رساندن شاخص سطح خدمات، بایستی آن را با (SLA) موجود مقایسه کنید تا بتوان یک دید از عملکرد فعلی مرکز ارائه داد. هنگامی که SLA برآورده نشده باشد، هر کارمندی می‌تواند با مقایسه عملکرد تیم و SLA، اعمال و رفتار های خود را تغییر داده تا بتوان به اهداف مورد انتظار دست یافت. این دانش دقیقا همان چیزی است که در قلب BI قرار دارد. با ارائه چنین دانش پر نگرشی به کارکنان، آن ها می‌توانند  ابتکار عمل را بدست گرفته و تصمیمات پخته‌تری برای ایجاد اثر مثبت بر عملکرد شرکت اتخاذ کنند.

درگیر کردن همه افراد در برنامه و راه حل BI یک چالش است چون شما نیاز دارید تا اطلاعات کسب‌وکار را به روش درستی به افراد درستی نشان دهید. حقیقت این است که بیشتر کارمندان فقط نیاز به پایش شاخص‌های عملکردی خودشان را دارند. مثل یک کارمند مرکز تماس که تنها به پایش سطح فعلی خدمات نیاز دارد. هوش تجاری فراگیر، حول بهینه‌سازی عملکرد در هر سطحی از سازمان است پس پیام KPI  باید مرتبط و قابل پیگیری باشد. برای رسیدن به این منظور، کسب‌وکارها باید با مدیران دپارتمان‌ها و مدیران میانی رایزنی کنند تا اولویت‌های موجود در عرصه را تعیین کرده و بفهمند دپارتمان در کجای تصویر کلی یک سازمان هماهنگ قرار می گیرد. ایده‌ی پشت BI فراگیر این است که همه را در یک صف واحد قرار داده آن ها به سوی هدفی مشترک به تلاش واداریم.

ما در حال حاضر کجا هستیم؟

در این دو مقاله تعاریف هوش تجاری را بررسی کردیم، حال سوال این است که ما در حال حاضر کجا هستیم؟
برای اکثریت عظیم سازمان‌ها، برنامه هوش تجاری هنوز آنچنان فراگیر نشده است. در یک مطالعه تحقیقاتی، مشخص شده است در سازمان‌هایی که یک برنامه BI دارند، تنها یک چهارم کارمندان به ابزارهای هوشمندی دسترسی دارند.  این یک طرح گویاست. برای فراگیر شدن هوش تجاری هنوز راه‌هایی بسیاری برای رفتن وجود دارد. میزان شکاف دانشی فعلی به این دلیل است که هوش تجاری مدرن در حال رشد و درک ظرفیت‌های واقعی خود است. یکی از جنبه های این امر، گسترش نرم افزار های هوش تجاری مانند داشبوردهای عملیاتی است. این داشبوردها به شکل مؤثری دانش لازم برای کارمندان را با استفاده از ترسیم‌های ساده و واضح مانند نمودارها، چارت‌ها و جداول فراهم می‌کنند.

داشبورهای کسب‌وکار قطعه‎ای کاربردی از پازل BI فراگیر هستند. آن‌ها راهی ساده برای وارد کردن هر کسی به برنامه و راه‌حل هوش تجاری هستند. هنگامی که در اواخر دهه نود میلادی و اوایل قرن بیست‌ویکم، سیستم BI آغاز به محبوب شدن کرده بود، بسیاری از کسب‌وکارها کارمندانی را به عنوان آنالیزورهای حرفه‌ای به‌کار می‌گرفتند؛ افرادی که گزارش‌هایی را برای مدیران ارشد تهیه می‌کردند. با در دسترس قرار گرفتن داده‌های عملیاتی و استفاده راحت‌تر از داشبوردها یک تغییر رویکرد در سازمان‌ها ایجاد شد. تا جایی که بسیاری از آن ها حالا دسترسی به داشبورد را در تمام سطوح به‌عنوان یک بخش اضافه و الحاقی برای برنامه هوش تجاری خود در نظر گرفته‌اند.

فراگیر شدن در عصر هوش تجاری سیار

در حالی که بسیاری از سازمان‌ها یک میزکار یا یک داشبورد به کار گرفته اند، هوش تجاری سیار، یک امکان هیجان‌انگیز جدید برای فراگیر شدن است. داشبوردهای سیار سطحی از دسترسی را فراهم می‌سازند که با ابزار های دسکتاپ ممکن نیست. برنامه‌های BI امروزی از طریق انواع گوشی‌های هوشمند، تبلت‌ها یا مرورگرهای اینترنت در دسترس هستند. این بدان معنی است که کارکنان می‌توانند در مورد KPIهای مهم، حتی وقتی دور از محل کار هستند مطلع شوند. علاوه بر مزایای دسترسی، هوش تجاری سیار از نظر تعداد مقیاس‌پذیر کاربران نیز سودمند است. از آن جایی که بیشتر برنامه‌های BI سیار به‌عنوان یک نرم‌افزار سرویس‌دهی(SaaS) ارائه می‌شوند نیازی به بکارگیری زیرساخت های پیچیده IT ندارند. افزودن کاربران جدید به داشبورد تنها به اضافه کردن لایسنس نیاز دارد. هر چند که هوش تجاری سیار در دوره پیش از بلوغ خود قرار دارد، اما در همین حال هم ظرفیت‌های خود در جهت موفقیت هوش تجاری فراگیر را نشان داده است.

آینده هوش تجاری فراگیر

BIفراگیر یکی از آن ایده‌هایی است که به‌وضوح نشان داده مثبت است و ظرفیت بالایی دارد. مزایای هوش تجاری فراگیر مزایای کلی برنامه هوش تجاری را افزایش داده و به تمام سازمان‌ تسری می‌دهد. گام‌های تجارت به شدت در حال سرعت گرفتن هستند پس داشتن دانش کافی در مورد کسب‌وکار بیش از هر وقتی مهم است. مطلع نگاه داشتن همه افراد سازمان‌، تمام آن چیزی است که هوش تجاری فراگیر می‌خواهد. این برای درک متقابل، وفاداری و تأثیر کارکنان بسیار کلیدی است. دست یافتن به BIفراگیر هدفی ساده یا سهل‌الوصول نیست.  با هر استراتژی هوش اقتصادی به مقادیر زیادی تلاش و تحلیل برای تعیین این که چه دانشی برای هر دپارتمان و کارفرمایی مفید و مورد نیاز است.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اسکرول به بالا